این کتاب بار اول در سال 1393 توسط انتشارات جادوی قلم منتشر شد. چاپ دومین آن در تیر ماه 96 هیچ تغییری نسبت به چاپ قبلی نکرده است جز اندکی در طرح جلدش، بعلاوهی پارهای اصلاحات املایی و نگارشی.
اما موضوع کتاب چیست؟ امروزه در شبکههای اجتماعی و محیطهای عمومی در بارهی مسایل گوناگونی مانند وجود یا چیستی خدا، بحرانهای محیط زیستی، اخلاق، انتخابات ریاستجمهوری، نژادپرستی، موضوعات مختلف روانشناسیِ بازاری و غیره بحثهای دامنهدار و مهمی در جریان است که بسته به شرایط داغتر هم میشود. جای خالی یک موضوع بحث در این میان تقریبا خالی است: نقدِ ورزش به مثابه امری اجتماعی-سیاسی-اقتصادی، چیستیِ ورزش، و از این دست موضوعات که به ورزش نه از درون ورزش بلکه از بیرون آن مینگرد.
نقد ورزش از درون خودِ سیستمِ تأییدکننده و بسطدهندهی ورزش، چیزی آنچنان شایع و فراگیر است که صحبت از هر گونه نقد در این حوزه ذهن مخاطب را بدواً به کارشناسان ورزشییی سوق میدهد که مدتها ست رسانهها را – و از طریق آن اذهان مردم را - تسخیر کردهاند. اما نقدهایی بنیادی که ورزش بودنِ «ورزشهای حرفهای و تخصصی»، و فواید ادعایی آنها (مانند سلامتی، نشاط، صلح، ...) را زیر سوال قرار میدهد تقریبا هیچ جایی در رسانهها و دایرهی توجه عمومی ندارد.
برای آشکار شدن اهمیت این موضوعات کافی ست اشاره کنیم که برخیها ورزش را دین عصر ما نامیدهاند. و این عجیب است که پس از گذشت سه چهار قرن از پایان حاکمیت مطلق کلیساها، هنوز دین موضوع داغتری برای مباحث مردمی باشد و مقولهی ورزش نگاه همگانی را چنان جادوه کرده که مردم غالباً بی هیچ تأملی مسحور و جذب آن گشتهاند. آیا ورزشگاهها جای کلیساها را گرفتهاند و به همان تکثیر فریب و دروغی مشغولاند که زمانی کاهنان و کشیشهای اعظم، سردمداراناش بودند؟
امروز جز در مواردی که توجه مردم و دولتها به ورزش (غالبا فوتبال)، منجر به آشکار شدن تضادهای عظیم اقتصادی میشود، کمتر صدای اعتراضی میبینیم که این هم اغلب از سوی برخی اقلیتهای فکری در آستانهی برگزاری جشنوارههای بزرگی مثل بازیهای المپیک یا جام جهانی مشاهده میشود.
پرداختن به این تفکرات حتی در میان اهالی جامعه دانشگاهی نیز ناکافی است. «اگر پیشینهی مطالعهی بازی و ورزش در غرب به سده هجدهم و آثار کسانی چون فریزر، مونی، کولین و... بازمیگردد، در ایران سابقهی این مطالعات ریشه به پژوهشهای چند دههی اخیر میرسد*». پس معلوم میشود که طرح عام این موضوع تا چه حد میتواند در میان مردم غریب و عجیب باشد.
تا جایی که مطلعام، و بنا به دلایلی که ذکر شد، این کتاب در نوع خود «کمنظیر» است: اما این واژه زیاد بار معنایی مثبت و هیجانانگیزی برای من ندارد زیرا این کمنظیری، امری ناگزیر است! کتاب چارهای ندارد جز آن که کمنظیر باشد. آخر آنجا که پرداختن به این موضوعات منحصر است به چند کتاب تخصصی و آکادمیکی با زبان غالبا غامض و فنی، بدیهی ست که انتشار کتابی به زبان ساده و عامهفهم در نوع خود اولین خواهد بود.
کندال بلانچارد میگوید: «هرکس که روزنامه میخواند، تلویزیون تماشا میکند، و یا به گفتوگوهای معمول در خیابانها گوش میدهد، بدون شک از سرشتِ نمایان و همهجا حاضر ورزش آگاه است. به اعتقاد من هیچ موضوع دیگری در علوم اجتماعی به طورکلی و مردمشناسی به طور خاص وجود ندارد که بیش از ورزش شایان توجه باشد.*»
لینک مستقیم برای سفارش خرید کتاب
* مردمشناسی ورزش/ کندال بلانچارد، حمیدرضا قربانی و علیرضا حسنزاده. نشر افکار. چاپ اول. 1387